{{item.fa_name}}

جست‌و‌جوی دقیق برای معنی پیچیدن‌، پیچ‌ خ در واژه‌نامه ترجمیک

متاسفانه جستجوی دقیق عین این کلمه یا عبارت، نتیجه‌ای دربرنداشت.




معنی پیچیدن‌، پیچ‌ خوردگی‌ گیر، پیچ‌، تاب‌، ویژه‌گی‌، فرریز، غش‌، حمله‌ ناگهانی, معنی پیچیدن‌، پیچ‌ خوردگی‌ گیر، پیچ‌، تاب‌، ویژه‌گی‌، فرریز، غش‌، حمله‌ ناگهانی, معنی /d]dbj‌، /d]‌ omcb;d‌ ;dc، /d]‌، تاf‌، mdژi‌;d‌، tccdx، ya‌، pkgi‌ jا;iاjd, معنی اصطلاح پیچیدن‌، پیچ‌ خوردگی‌ گیر، پیچ‌، تاب‌، ویژه‌گی‌، فرریز، غش‌، حمله‌ ناگهانی, معادل پیچیدن‌، پیچ‌ خوردگی‌ گیر، پیچ‌، تاب‌، ویژه‌گی‌، فرریز، غش‌، حمله‌ ناگهانی, پیچیدن‌، پیچ‌ خوردگی‌ گیر، پیچ‌، تاب‌، ویژه‌گی‌، فرریز، غش‌، حمله‌ ناگهانی چی میشه؟, پیچیدن‌، پیچ‌ خوردگی‌ گیر، پیچ‌، تاب‌، ویژه‌گی‌، فرریز، غش‌، حمله‌ ناگهانی یعنی چی؟, پیچیدن‌، پیچ‌ خوردگی‌ گیر، پیچ‌، تاب‌، ویژه‌گی‌، فرریز، غش‌، حمله‌ ناگهانی synonym, پیچیدن‌، پیچ‌ خوردگی‌ گیر، پیچ‌، تاب‌، ویژه‌گی‌، فرریز، غش‌، حمله‌ ناگهانی definition,